صد هزار دلار پول خرد

یکشنبه بانک رو زدم.باید پولهایی که نصیبم شده ببینید
تا دوشنبه نتونستم اونا رو به خونه بیارم.خب،معلومه،برای اینکه
وزنشون خیلی زیاد بود.بالاخره نشستم تا اونا رو بشمرم
برام خیلی عجیب بود اون همه سکه گرد کوچولوی قهوه ای جلوی چشام
قل می خوردن.صد هزار دلار پول خرد دارم،دریغ از یک اسکناس
یا پول درشت.فکر نمی کنم هیچ آدم پولداری مشکلی مثل من داشته باشه
فکر نمی کنم که این پایان خوبی برای دزدی باشه
صد هزار دلار پول خرد دارم و هر بار باید یکی از این پول خردها را
خرج کنم.استیک باید خیلی خوشمزه باشه،طعم آبجو از یادم رفته
چه کنم،شاید به من شک کنن وقتی که هشتصد تا سکه برای غذا بپردازم
انگار باید دوباره این پا آن پا کنم،و یک بسته آدامس دیگه برای خودم بخرم
خدایا صد هزار دلار پول خرد دارم اما مثل بی پولهای ولگرد زندگی می کنم
                                            (شل سیلور استاین)